گفتگو با دکتر قاسم فخرایی، رییس بیمارستان فارابی
دکتر قاسم فخرایی، فلوشیپ گلوکوم و رئیس بیمارستان فارابی را پیش از این در کنگرههای مختلف دیده بودم، اما از نزدیک با او مراودهای نداشتم، تا اینکه در یک عصر پاییزی توانستم در دفتر کارش با او در باره مهمترین مباحث حوزه چشمپزشکی گفتگو کنم.
امروز "روز بیمه" است و در این گفتگو به نقش بیمه در عرصه چشمپزشکی و سیستم بهداشت و درمان کشور پرداختهایم؛ آنچه پیش روی شماست حاصل این گفتگوست.
■ به عنوان نخستین پرسش وضعیت چشمپزشکی امروز ایران را چگونه توصیف میکنید؟
□چشمپزشکی ایران نسبت به سایر نقاط جهان، بهویژه کشورهای منطقه جایگاه شایستهای دارد. هماکنون تمام خدمات چشمپزشکی به نحو مطلوب در کشور ارائه میشود و کمبود خاصی در این حوزه نداریم، اما اینکه در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد واقعا نمیدانم. ولی در شرایط فعلی به لحاظ کیفیت ارائه خدمات، تجهیزات پزشکی و مهارت پزشکان، سرآمد منطقه هستیم و خدمات بسیار بسیار با کیفیت و ارزانی نسبت به دیگر کشورها ارائه میدهیم. برای مثال هزینه یکی از اعمال جراحی در کشور عراق ۳۰۰۰ دلار است، اما همان عمل در ایران ۸۰۰ تا ۱۰۰۰ دلار هزینه دارد.
■ ولی تصور مردم عادی و بیماران این نیست. آنها گمان میکنند هزینه درمان در کشور ما کمرشکن است.
□ علت چنین نگاهی، شرایط اقتصادی کشور و درآمد پایین مردم است. توجه داشته باشید تجهیزات مصرفی ما هنوز با ارز ۲۸ هزار تومانی وارد میشود که البته همین مسأله فسادآفرین است، از سوی دیگر تجهیزات غیر مصرفی مانند میکروسکوپ، OCT، دستگاههای لازم برای عمل جراحی و ...هم با ارز آزاد خریداری و وارد میشود؛ به همین دلیل قیمت تمام شده بالایی دارند. در این شرایط، تعرفههای دولتی نیز فشار سنگینی بر گرده سیستم بهداشت و درمان وارد میکند. تصور کنید ما باید تجهیزات را با ارز آزاد وارد کنیم و خدمات را با تعرفه دولتی ارائه دهیم؛ این عدم تناسب بسیار مشکلزاست.
■اشاره کردید به هزینههای پایین درمان در کشور ما نسبت به کشورهای همسایه، با چنین نگاهی این پرسش پیش میآید که چرا نتوانستهایم در جذب توریسم سلامت موفق عمل کنیم؟
□ البته در بخش توریسم سلامت نسبت به توریسم گردشگری وضعیت بهتری داریم، ولی به هر حال رشد و یا عدم رشد توریسم سلامت متأثر از عوامل زیادی است. موانع سیاسی و فرهنگی فراوانی وجود دارد و ما در این خصوص با گرفتاریهای ریز و درشت زیادی مواجهیم.
برای روشن شدن موضوع مثال سادهای بزنم، اکنون در کدام بیمارستان و کلینیک کشور ما دستگاه "کردیتکارت" وجود دارد؟ ما بیماری از کشور عمان داشتیم که به دلیل نبود همین امکان پیش پا افتاده، ادامه روند درمان خود را در ترکیه انجام داد.
یا بیماری از افغانستان داشتیم که به دلیل عدم صدور ویزا نتوانست به ایران بیاید. ما بهخاطر همین موانع بهراحتی میزان قابل توجهی از توریسم سلامت خود را از دست میدهیم.
اما این را هم بگویم با همه این مشکلات هنوز بیمارانی از دیگر کشورها مانند آمریکا، اروپا و کشورهای همسایه برای عملهای چشم به ایران میآیند، چون هم به مهارت پزشکان ایرانی بسیار اعتماد دارند و هم از خدمات بسیار ارزان بهرهمند میشوند.
■دکتر نقش سازمانهای بیمهگر در این چرخه درمان چیست؟
□ما در این خصوص مشکلات ساختاری داریم. اکنون مواد مصرفی با ارز ۲۸ هزار تومانی وارد میشود، تعرفههای پزشکی نیز عادلانه تعیین نشده است. نتیجه چه میشود؟ در چرخه ارز ۲۸ هزار تومانی فساد رخ میدهد و بیمار هم به دلیل گران بودن تجهیزات یا باید پول بیشتری پرداخت کند یا از درمان منصرف شود! این بهواقع یک فاجعه است، حال آنکه اگر دولت به جای ارز ۲۸ هزارتومانی، به بیمهها کمک میکرد که بتوانند حامی مؤثرتری در روند درمان بیماران باشند، هزینههای درمان اینقدر به مردم فشار نمیآورد.
■شما در ابتدای صحبتتان به درمان ارزان در کشور اشاره کردید؛ در نگاه مردم اما اینگونه نیست وآنها میگویند از پس هزینههای سنگین درمان بر نمیآیند؛ حتی نگاهشان به پزشکان هم مثبت نیست و فکر میکنند آنها قشر مرفه وپولداری هستند که شرایط مردم را درک نمیکنند!
□ چرا اینگونه است؟ چون سطح درآمد مردم پایین است و بیمهها هم آنها را هنگام بیماری به درستی حمایت نمیکنند. در چنین شرایطی مردم فکر میکنند حق ویزیت ۴۰۰ هزار تومانی زیاد است، ولی اگر اینگونه است، چرا پزشک متخصص ما مهاجرت میکند؟!
این رقم برای مردم ما سنگین است چون درآمدشان کم است. سیستم بیمهای هم به جای اینکه ۱۰ درصد فرانشیز از بیمار بگیرد، ۸۰ درصد دریافت میکند.
اگر سیستم بیمه کشور درست بود، طلب کلینیکها و مراکز درمانی با دو سال تأخیر پرداخت نمیشد، آنوقت میدیدیم چه رضایتی در بین مردم و کادر درمان پدید میآمد.
متأسفانه این شرایط در کشور ما در حالی جاری است که در اکثر کشورهای دنیا پرداخت بیمه آنلاین شده است؛ سیستم درست عمل میکند و همه چیز سر جای خود قرار دارد.
متأسفانه در کشور ما روند نادرست بیمه همچنان تداوم دارد. دولت پول بیمهها را نمیدهد، بیمهها پول مراکز درمانی را بهموقع پرداخت نمیکنند و در نهایت بیمار به دلیل درآمد ناکافی و عدم حمایت لازم از سوی بیمهها از خیر درمان میگذرد.
■از نگاه شما راه درمان این سیستم بیمار چیست؟
□اصلاح تعرفهها، تقویت بیمهها و کاهش تصدیگری دولت در بخش درمان.
البته سیستم بیمهگری ما هم مشکلات خودش را دارد، ولی عادلانهکردن تعرفهها و کمک به بیمهها میتواند چرخه مشکلات را کاهش دهد و موجب ماندگاری پزشکان و رضایتمندی بیماران شود و در نهایت سیستم بهداشت و درمان کشور بتواند روی پای خودش بایستد.
■به مساله ماندگاری پزشکان اشاره کردید، متأسفانه شاهد مهاجرت چشمپزشکان مانند دیگر گروههای متخصص کشور هستیم، چرا چنین شرایطی پدید آمده است؟
□واقعیت این است در کشورهایی مثل آمریکا که چشمپزشک کم دارند، برای چشمپزشکان مهاجر تسهیلات ویژهای قائل میشوند و بهراحتی آنها را جذب میکنند. توجه داشته باشیم که چشمپزشکی در آمریکا رشتهای لوکس محسوب میشود، به همین دلیل همکاران ما که به این کشور مهاجرت میکنند بهراحتی جذب سیستم درمان میشوند. من همکاری نمیشناسم که به آمریکا مهاجرت کرده و بیکار مانده باشد. آنها برای جبران کمبود چشمپزشک خود حتی قوانینشان را تغییر دادهاند و تصویب کردهاند فارغالتحصیلان دیگر کشورها میتوانند جذب سیستمشان شوند. از سوی دیگر تعرفههایشان واقعی است و یک چشمپزشک میتواند با کار کمتر درآمد بیشتری داشته باشد. تصور کنید ویزیت یک فوق تخصص در آمریکا ۳۰۰۰ دلار است، البته آنجا مالیات هم میگیرند، اما پزشکان با کار کمتر میتوانند زندگی راحتتری داشته باشند. به همین دلیل مهاجرت پزشکان متخصص به این کشور زیاد است.
■دکتر راهکار ماندگاری متخصصان در کشورمان چیست؟
□ همانطور که پیش از این اشاره کردم، اصلاح تعرفهها و کاهش تصدیگری دولت در سیستم بهداشت و درمان؛ تنها راهکار همین است.
هرقدر تصدیگری دولت در بخش درمان و تعیین تعرفهها کمرنگ شود و سیاستگذاری در این حوزه به سازمان نظامپزشکی واگذار شود، رضایتمندی پزشکان بیشتر خواهد شد.
قرار نیست ما چرخ را از اول اختراع کنیم، اما میخواهیم این کار را انجام دهیم! در دنیا الگوهای شناخته شدهای برای این مشکلات وجود دارد و ما باید از آنها استفاده کنیم.
البته باید تأکید کنم اکثریت قریب به اتفاق پزشکان ما که مهاجرت کردهاند، عاشق ایران هستند، دلشان با مردم ایران است و دوست دارند برگردند و در کشورشان خدمت کنند. بنابراین اگر سیاستگذاریها درست بود، هیچیک از آنها ایران را ترک نمیکردند.
واقعیت این است که کشور برای آموزش این متخصصان هزینه کرده و ما چه پزشکان حاذقی را بهدلیل سیاستگذاریهای نادرست از دست دادهایم! پزشکانی که امروز به خدماتشان نیازمندیم.
پس باید بپذیریم یک جای کار ایراد دارد که اکنون در برخی رشتهها مثل اطفال متقاضی نداریم و این موضوع باید ما و بهویژه سیاستگذاران را نگران کند.
■و پرسش آخر؛ ما اکنون با پدیدهای به نام هوش مصنوعی مواجهیم، آینده چشمپزشکی کشور را با ورود این پدیده چگونه میبینید؟
□خوب واقعیتی به نام هوش مصنوعی وجود دارد و اینکه بخواهم دقیق بگویم چه اتفاقی خواهد افتاد، باید بگویم نمیدانم ، چون دانش آن را ندارم، اما وقتی در باره توانایی هوش مصنوعی مطالعه و تحقیق می کنیم و میخوانیم، درمییابیم که در خیلی از حوزهها کمک کننده خواهد بود. ممکن است برخی مشاغل متاثر از هوش مصنوعی حذف شوند، اما من گمان میکنم ما در عرصه چشم پزشکی همچنان نیازمند متخصصان انسانی خواهیم بود.
به احتمال زیاد هوش مصنوعی در حوزه تشخیص، پلنگذاری درمان و مداخلات جراحی کمک فراوانی به ما خواهد کرد، ولی همچنان پزشک کارکشته و مجرب کار را جلو خواهد برد.
■پس این مساله در بحث آموزش پزشکی نقش حیاتی خواهد داشت؟
□ما باید بپذیریم تولید علم آنسوی دنیاست، در بهترین حالت ما باید مصرف کننده خوبی باشیم و بتوانیم آن علم را بخوبی بومیسازی کنیم. اگر ورای این تصور کنیم، خودبزرگبینی باعث میشود جا بمانیم. باید بتوانیم دانش و علم را به کشورمان بیاوریم، آن را بومیسازی کنیم و از آن بهره ببریم. اکنون در مراکز دانشگاهی وحوزههای آیتی هم جوانان ما دارند کار را جلو میبرند. شرکتهای تجهیزات پزشکی هم حتما در این مسیر حرکت میکنند و من مطمئنم در کنار این فناوری، چشمپزشکی ما با وجود اساتید و جوانان متخصص و ماهر و حاذق، همچنان خواهد درخشید.
● گفتگو: زهرا عرب