اواسط تابستان در تدارک برنامهای بودیم که به توصیه مسئول دبیرخانه کنگره سی و چهارم، به ملاقات طبیب دیدگان و یاور بیماران، پروفسور هرمز شمس برویم و با او در باره سیوچهارمین کنگره سراسری چشمپزشکی ایران صحبت کنیم، نظراتش را بشنویم و توصیههایش را به کار بندیم که یکباره خبر رسید دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد/ یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد
روز گذشته در مراسم افتتاحیه کنگره سیوچهارم جای خالی پروفسور هرمز شمس بسیار خالی بود و بهمنظور بزرگداشت وی ویدئویی برای همکاران و شاگردانش پخش شد.
مردی از تبار علم و اصالت که چونان خورشید در آسمان چشمپزشکی ایرانزمین درخشید و "شمس" بودن، برایش فقط یک نام خانوادگی نبود، چرا که وجودش چون خورشید گرمابخش بود و به چشمان بیمارانش روشنی ارزانی میداشت.
پروفسور شمس، فرزند خلف بنیانگذار چشمپزشکی نوین ایران زمین و ادامه دهندهٔ راه پدر و پدربزرگ و اجدادش بود و نه تنها یک چشمپزشک، بلکه انسانی وارسته شد که عمر گرانمایهاش را وقف روشنیبخشی به دیدگان رنجور هموطنانش کرد.
او از نسل پزشکانی بود که بینایی را به بیماران هدیه دادند و از پدر خویش، پروفسور محمدقلی شمس، هم دانشی عمیق را به یادگار گرفت و هم منشی والا و اخلاق حرفهای را.
او طبیبی بود که دستانش شفابخش و کلامش مرهم دردها بود. سالها خدمت در حریم مقدس بیمارستان فارابی، برای او نه یک شغل، که یک عشق والا بود و هر نگاهی که به برکت دستان او، دوباره به روشنایی میرسید، برگی درخشان به زندگی پربارش میافزود.
پروفسور شمس، با دانش بیبدیل در حوزههای نوین چشمپزشکی و تأسیس بخشهای تخصصی درمانی، چراغ این عرصه از علوم را فروزانتر ساخت و الگویی الهامبخش برای نسلهای متمادی دانشجویان و پزشکان بهیادگار گذاشت.
والاتر از تخصصاش اما روحیهٔ سادهزیستی، تواضع و تأکید بر اخلاق بود که یاد او را در قلبها جاودانه ساخت.
او که همواره میگفت: "خوشبخت کسی است که از زندگی راضی باشد"، در حقیقت نشان داد سعادتِ حقیقی در سادگی، نیکوکاری و رضایت قلبی نهفته است.
آن مرد بزرگ در تاریخ ۲۴ امرداد ۱۴۰۴ چشم از جهان فرو بست، اما در دیدگانِ بینا و قلبهای شادمان، همواره یاد او جاودان خواهد بود.
دبیرخانه کنگره سیوچهارم بار دیگر فقدان مردی که ساده زیست و آرام رفت و بزرگ ماند را به مردم ایران و جامعه چشمپزشکی کشور تسلیت میگوید.
روح بلندش در آرامش ابدی و جایگاهش مینو